سه یا چهار ماه پیشرو برای پاکستان حایز اهميت است و در این مدت باید موضوع صلح افغانستان یک جهت مشخص را اختیار کند. پاکستان نگران است که با زمان گیری پروسه صلح فرصتی را که اکنون در افغانستان و جهان به دست آنها آمده است، از دست ندهد.
سفر و ملاقات های جنرال قمر جاويد باجوه لوی درستیز پاکستان به کابل به همین هدف بوده است.
گفتگوهای صلح
پروسه صلح افغانستان یکی از اهداف مشترک حكومت افغانستان و امریکا است. مذاکرات وتوافقنامه طالبان و امریکا زمینه مذاکرات بین افغانها را فراهم نموده است که یک امیدی به پایان جنگ و برقراری صلح پایدار در افغانستان خوانده می شود.
پروسه صلح را که ایالات متحده وحکومت افغانستان مشترکآ با طالبان آغاز نموده بودند، واشنگتن در جريان مذاکرات، حکومت افغانستان را در حاشیه قرار داد و مذاکرات را مستقیم با اين گروه ادامه دادند. به نظر ميرسد که در حاشیه قراردادن حکومت افغانستان از میز مذاکرات یکی از پیشنهادات مهم گروه طالبان و پاکستان بود، چون پاکستان هراس داشت که اگر اين مذاکرات سه جانبه ( حکومت افغانستان، طالبان و امریکا) صورت گیرد، بازی از دست پاکستان بیرون میشود، لهذآ پاکستان توانست امريکا و بعضی از سیاستمداران افغان را قناعت داده و بدین ملحوظ در نخست حکومت افغانستان و سپس سیاسیون را به نوبه خود از اين پروسه خارج نمايند.
پاکستان و طالبان توانستند حکومت افغانستان را در پروسه صلح به مهارت خاص برای جامعه بین الملل سد راه معرفی نمايند که اين کار سبب بروز فشارهای مردم و منطقه تا حدی شد که هر اقدام حکومت با واکنش های فراوان رو به رو شد و هنوز هم میشود.
پاکستان با موفقیت در هدف نخست که حاشیه سازی حکومت افغانستان و سیاسیون از میز مذاکره بود ، برای مذاکرات دور دوم آمادگی گرفت تا بتواند اهميت و نفوذ خویش را برای حکومت افغانستان و جهان وانمود سازد. جهت رسیدن به این هدف جنرال قمر جاويد باجوه لوی درستیز اردوی پاکستان به همکاری جنرال برتانيوی (نیکارتر) به کابل سفر نمود و با ریس جمهور غنی و داکتر عبدالله عبدالله ریس شورای مصالحه ملی ملاقات نمود.
گرچه در رسانه های اجتماعی چنین گفته شد که سفر اين مقام بلند پایه نظامی پاکستان به افغانستان همزمان با تلاش ها جهت گفتگوهای مستقیم گروه طالبان و دولت افغانستان از سوی امریکا جریان دارد.
سفر جنرال قمر باجوه به کابل درحالی صورت می گیرد که افغانها تا هنوز بر نیت پاکستان به دیده ی ترديد می نگرند و هنوز هم اکثریت افغانها و جهانیان پاکستان را در منطقه حامی قوی تروریزم می دانند و گمان میرود که پاکستان خواهان حکومت دلخواه و دست نشانده خود در افغانستان است.
در حل مناقشه و کاهش خشونت در افغانستان، پاکستان با رهایی از اتهامات حمایت کننده طالبان و برای بلند بردن منافع شخصی خود و امتیاز گیری از ایالات متحده امریکا از روند صلح استقبال گرم و تلاش سودمند می نماید.
افغانستان و پاکستان می توانند از طریق روابط سیاسی، اقتصادی و ستراتیژیکی از هم دیگر بهره مند شوند.
علاقمندی پاکستان و امريکا در پروسه صلح افغانستان
تلاش عمده ایالات متحده برای پیروزی روند صلح و اغاز مذاكرات بین الافغانی بر اساس منعفت های دو کشور است. تمایل دونالد ترامپ به خاتمه جنگ و حمایت از پروسه صلح در افغانستان به هدف امتیازات و برنده شدن در انتخابات آینده امریکا خوانده می شود. از جانب دیگر ترامپ سعی دارد که با خاتمه جنگ افغانستان به جهانیان نشان دهد که می تواند قضایای پیچیده را حل و فصل نماید و جنگ تاریخی افغانستان را که پر هزینه ترین جنگ در تاریخ نظامی ایالات متحده، خوانده می شود، نقطه پایان ببخشد. خاتمه جنگ در افغانستان مهم ترین شعار انتخاباتی دونالد ترامپ در مقابل دیمکرات ها و احتمال پیروزی وی در انتخابات امریکا خواهد بود.
زمانیکه ریس جمهور ترامپ تحت انتقادات تند مردم خود قرار می گیرد، از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و مسايل و تحریم های اقتصادی ايران سخن می زند و به مردم اش وعده میدهد که به طویل ترین جنگ امریکا به زودی خاتمه خواهد داد.
پاکستان با استفاده از این فرصت میخواهد که از یک سو منافع خود در پروسه صلح را حفظ و از سوی دیگر امتیازات زیادی را از امریکا و حکومت افغانستان کسب نماید. پاکستان همچنان تلاش دارد تا گروه طالبان را در کابل به اقتدار برساند.
پاکستان می داند که چند ماه پیشرو حایز اهميت است و در این مدت باید موضوع صلح افغانستان یک جهت مشخص را اختیار کند. نظامیان پاکستان هراس دارند که اگر پروسه صلح افغانستان تا زمان انتخابات امریکا جهت مشخصی را اختیار نکند، احتمالا مشکلات ذیل بروز خواهد کرد:
احتمال اول، رئیس جمهور ترامپ که تحت فشارهای سختی قرار دارد، اگر احتمالآ در انتخابات آینده امریکا پیروز نشود، پروسه صلح از دست زلملی خلیل زاد بیرون رفته و به حکومت جدید واگذار خواهد شد و حکومت جدید محدودیت های جدیدی علیه پاکستان وضع خواهد کرد.
احتمال دوم، اگر ترامپ از فرصت پروسه صلح افغانستان به نفع کمپاین انتخاباتی خویش استفاده کرده و دوباره به قدرت برسد ممکن نظرش در مورد پروسه صلح افغانستان تغییر کند.
احتمال سوم، اگر خروج نیروهای خارجی قبل از انتخابات امریکا صورت گیرد اين حالت ممکن سبب جنگ های داخلی شده و وضعیت از کنترول حکومت، طالبان و پاکستان خارج شود که اين کار بهای سنگینی برای پاکستان در قبال خواهد داشت.
پس پاکستان در سدد همین فرصت طلبی بوده تا بتواند اعتماد حکومت و مردم افغانستان را بدست آورده و هر چه زودتر روند گفتگوهای صلح بین افغان ها را آغاز نماید.
پاکستان از روند جاری مذاکرات صلح منافع ذیل را بدست ميآورد:
• کاهش فشارهای جامعه جهانی که پاکستان حامی تروریزم در منطقه است.
• حل بحران اقتصادی و جذب کمک های جهانی
• با خروج نیروهای خارجی از افغانستان، در مسایل امنیت ملی خود رفع خطر می کند
• ایجاد حکومت دست نشانده احتمالی پاکستان که منافع ایشان در آن حفظ خواهد بود
• تضعیف دوباره نیروهای امنیتی، نهادهای ملی و دست آوردهای بیست سال اخیر
• کنار زدن رقبای سیاسی پاکستان از صحنه
مداخلات خصمانه پاکستان از سالها بدینسو منجر به تخریب اوضاع داخلی در افغانستان گردیده که این عمل پاکستان سبب بی باوری و عدم اعتماد افغان ها بالای حکومت پاکستان شده است. از همین رو اکنون پاکستان تلاش دارد که برای منافع سیاسی کشورش و یاهم بر بنیاد پالیسی جدید امریکا، خود را پیش قدمتر و حامی صلح در افغانستان ظاهر نماید. یکی از اهداف مهم سفر جنرال باجوه به کابل از بین بردن بی اعتمادی افغانها بر پاکستان بود و می خواست با حمايت روند صلح در افغانستان، باور و دوستی افغانها را احیاء کند.
پروسه صلح افغانستان در اين آواخر در منطقه و جهان به عنوان یک پدیده ی منفعت بار مبدل گرديده که از ميدان عمل کاملآ به شعار و امتیازگیری تبدیل گردیده است. رئیس جمهور امریکا برای انتخابات آينده امریکا به حیث شعار انتخاباتی اش از این روند استفاده مي نمايد. پاکستان میخواهد نیروهای خارجی را مجبور به ترک افغانستان نمايد و طالبان را از یک گروه تروریستی به یک جریان سیاسی قوی تقدم بخشد و از این طریق نفوذ خود در خاک افغانستان را بیشتر نمايد.
باوجود این همه مشکلات و بدبینی ها در رابطه به نیت کشورهای منطقه و جهان، صلح ارزوی افغان ها است و یک خوشبینی توام با اضطراب و نگرانی در بین مردم وجود دارد. به حکومت افغانستان، گروه های سیاسی و تاحدی به گروه طالبان تعلق دارد که وضعیت پیچیده کنونی را درک کنند و روند صلح قربانی حفظ نفوذ و منافع دیگران نگردد.
-------------------
در مورد نویسنده:
ناهید علی خان پژوهشگر کوبها دیالوگ است. او در ارتباط به حقوق زنان، طالبان، داعش و گروهای شورشی در جنوب آسیا تحقیق و مقاله می نویسد.